از 2 هفته جدول ثبت پر كردن كه خسته نشدي؟! خوب، اميدوارم خسته نباشي، چون اگر هم باشي، چارهاي نیست جز اينكه بنشينيم و با هم بقيه برنامهريزي را بررسي كنيم. 2 تا مطلب مهم ديگر هم مانده كه اگر بگذاريم براي هفتهي بعد، هفته بعدهم ميگذاريم براي هفته بعد و ... پس بهتره از همين امروز شروع كنيم...
- باز هم سلام، از 2 هفته جدول ثبت پر كردن كه خسته نشدي؟!خوب، اميدوارم خسته نباشي، چون اگر هم باشي، چارهاي نداريم جز اينكه بنشينيم و با هم بقيهي برنامهريزي را بررسي كنيم. راستش 2 تا مطلب مهم ديگر هم مانده كه اگر بگذاريم براي هفتهي بعد، هفته بعدهم ميگذاريم براي هفته بعد و ... پس بهتره از همين امروز شروع كنيم و ببينيم عدد به دست آمده از جدولهاي ثبت، بعد از 2 هفته زحمت به چه دردي ميخورد. با پر كردن جدولهاي ثبت هفتههاي قبل دانستيم، مقدار ساعتي كه فعلاً بدون فشار آوردن به خودتميتواني مطالعه كني ساعت است. در هفته هاي قبل هدف هدف ما، دانستن بيشترين توان فعليمان (البته به صورت واقع بينانه) بود. اين بود كه گفتيم درسها را با يك روند متوسط (نه با فشار ونه برعكس با بيخيالي!) ادامه بده. بعد گفتيم در آخر هفته هم اين اعداد را جمع جبري كن و عدد حاصل را قاب كن و بگذار كنارت كه خيلي به دردت ميخورد.
- برگرديم يكي دوتا جدول ثبت قبلي را يك نگاه ديگر بيندازيم.
- در جدول ثبت در ستوني به نام جمع كل مطالعهي هر درس (ستون عمودي سمت چپ جدول) ، مقدار مطالعهي هر درس را جداگانه نوشتهاي، حالا اعدادي را كه در آن ستون جلوي هر درسي نوشتهاي، يك وراندازي بكن، از فرق سر تا نوك پا!
1 - چه درسهايي را بيشتر دوست داري؟
2 - چه درسهايي را زياد دوست نداري و هر وقت ميخواهي بخواني عزا ميگيري؟
3 - در چه درسهايي فكر مي كني خيلي واردي و اگر (اگر) كمي بخواني،آخرش هستي؟
4 - چه درس هايي را فكر ميكني هر چه بخواني، به همان مقدار هم آب در هاون كوبيدن؟
- اگر كمي جواب اين سؤالات را با مقدار ساعتهاي هر درس در جدول ثبت مقايسه كنيم، با كمي دقت متوجه ميشويم: درسي را كه بيشتر دوست داشتهاي، وقت بيشتري هم برايش گذاشتي و بدين ترتيب بيچاره آن درس كه دوستش نداشتهاي، مورد بيمهري قرار ميگيرد. و اصلاً نگاهي هم به آن نميشود يا اگر هم بشود، كه گاهي، آن هم به مقدار نيم نگاهي، بقيهي درسها را هم بدون حساب و كتاب و دليل درست و حسابي كم يا زياد مطالعه كردهاي.
- حالا قبل از اين كه دوباره بگويي خوب كه چي؟!، يه سؤال : به نظرت اگر همين طور تا آخر (تا كنكور) ادامه بدهي، چه اتفاقي ميافتد؟
- آفرين، درسته! اين جور ميشود كه بعد از گذشت 5-6 ماه، يكسري از درسها را چون زياد رغبتي به آنها نداشتي، به اميد اين كه حالا حالاها وقت هست و بعداً ميخوانمش، كنار ميگذاري و به دنبال آن نتيجهي مطلوبي هم نميگيري. بعضي درسها را هم كه به آنها علاقه داشتهاي، بدون توجه به مقدار اثر گذاري آن درس در كنكور (منظور ضريب درس در كنكور)، آن قدر مطالعه ميكني كه زمان به باقي درسها كمتر ميرسد و به دنبال آن، گرچه شايد نتيجهي مطلوبي در يك يا دو درس بگيري، اما در كل به خاطر مطالعه نكردن درسهاي ديگر نتيجهي كلي افت ميكند.
- خوب؛ ميبينيم كه ساكتي و در اعماق برنامهريزي مشغول سبك سنگين كردن اين مشكل هستي و در همان حال به يك راه حل هم فكر ميكني.
- از سكوتت پيداست كه درست حدس زدي. راه حل اين مشكل تقسيم كل ساعات مطالعه بين دروس است. يعني اين كه معين كنيم از كل مطالعات هفتگي ( كه از جدول ثبت به دست ميآيد)، سهم هر درس چند ساعت بايد بشود؟
- سهم هر درس، چند ساعت؟
- براي جواب به اين سؤال ، بايد كل ساعت مطالعهي هفتگيات,یعني ساعت را در نظر بگيري؛ چيزي حدود آن را براي مرور و برنامهريزي جدا كني، سپس ساعات باقي مانده را بين درسهاي مختلف، هر كدام به تناسب اهميتش، تقسيم كني و ببيني سهم هر درس چندساعت ميشود. براي اين كار با توجه به نمونهي پر شده ي دانش آموزان سال قبل، نكات مهم اين كار را بررسي ميكنيم:
نكتهي 1: در گوشهي بالا و چپ جدول، كل ساعت مطالعه ي هفتگي نوشته ميشود. اين مقدار براي هر هفته از روي جدول ثبت هفتهي گذشته تخمين زده ميشود. مقدار آن به مرور زمان از هر هفته به هفته ي بعدش افزايش پيدا ميكند. اين افزايش ساعت مطالعه بايد كاملاً تدريجي و آرام صورت بگيرد، تا قابل اجرا باشد.
نكتهي 2: نسبت مقدار ساعات مطالعهي درس اختصاصي به عمومي؛ 70 به 30 است. (مثلاً براي اين شخص كه كلاً 25 ساعت در هفته مطالعه ميكرده است عمومي و اختصاصي محاسبه شده است.)
نكتهي 3: يكي از چيزهاي ديگري كه در تقسيم بندي ساعت مطالعه بين دروس نقش دارد، اهميت درس در كنكور سراسري است. به اين معني كه درسهايي كه ضريب بالاتري دارند و در سرنوشت كنكور شما نقش مهمتري را ايفا ميكنند، زمان بيشتري را به خود اختصاص ميدهند. مثلاً در اين نمونه به درس رياضي (ديفرانسيل، گسسته ، هندسه)9 ساعت اختصاص داده شده است.
نكتهي 4: حجم درس نيز در تقسيم ساعات مطالعه تأثير زيادي دارد. يعني درسي كه حجم بيشتري دارد، مسلماً وقت زيادتري صرف آن ميشود. مثلاً درسي مثل فيزيك كه حجم نكات آن زياد است، 5/5 ساعت از 25ساعت اين دانش آموز را به خود اختصاص داده است.
نكتهي 5: پايهي علمي فرد در هر درس، يكي ديگر از عوامل تأثير گذار بر تقسيم بندي ساعات مطالعه است. به اين معنا كه اگر فردي در درس خاصي احساس ضعف پايهاي ميكند، جدا از مقولهي حجم و اهميت آن درس، بايد زماني را هم صرف جبران ضعف پايهاي بكند. مثلاً اين دانش آموز با توجه به ضريب درس شيمي و حجم آن به طور معمول 5/2 ساعت براي شيمي در نظر گرفته بود، اما 1 ساعت هم به خاطر ضعف پايهاي در شيمي به آن اضافه كرده است.
نكتهي6: هشدار! هيچ درسي از برنامهي هفتگي خارج نشود( حتي عربي!) تمام دروس در هفته بايد مطالعه شوند، هر چند كه سهم آنها نسبت به درسهاي ديگر كمتر باشد. در كنكور، تأثير هيچ درسي آن قدر كم نيست كه شما بتوانيد آن را از برنامهي هفتگيتان خارج كنيد. اين خطر اغلب براي دانش آموزان رياضي و تجربي در درسهاي عربي و زمين شناسي اتفاق ميافتد.
- حالا ميتوان با در نظر گرفتن همين چند نكتهاي كه از بررسي اين نمونهي پر شده متوجه شدي، بنشيني و سر صبر در كادر خالي صفحهي بعد، كل ساعت مطالعهي هفتگيات را بين درسهاي مختلف تقيسم كني. همين حالا؛[ من ميخواهم يك نمونهي تمريني را با هم محاسبه كنيم. فرض ميكنيم دانش آموزي در طول هفته كلاً 18 ساعت مطالعه داشته ( حالا اين كم بوده يا زياد، اين جا قضاوت نميكنيم!) اين 18 را كه مال هفتهي گذشته بوده بايد بگذارد جلويش ضربدر 70% كند (تا سهم دروس اختصاصياش به دست بيايد) و بقيهاش هم بشود سهم دروس عمومي مثلاً يعني 5/12 ساعت برنامهاش بايد اختصاصي باشدو 5/5ساعت بقيهي برنامهاش بايد عمومي باشد. من اگر بخواهم براي اين دانش آموز برنامه بريزم، 1 ساعت افزايش مطالعه هم براي ايشان تكليف ميكنم! تا هم ساعت مطالعهشان رند شود، هم يك پيشرفت مختصر به عنوان پلهي اول رشد ساعات مطالعه را تمرين كند. پس كل ساعات مطالعهي هفته ي بعدش را ميكنيم 19 ساعت. با اين حساب، ساعت مطالعهي كل عموميهايش، در هفتهي بعد حدوداً بايد 6 ساعت باشد و اختصاصيها حدود 13 ساعت. 6 ساعت كه به 4 درس تقسيم شود، مثلاً به هر درس عمومي 5/1 ساعت ميرسد، ولي اين جاست كه دانش آموز بايستي با توجه به ضريب درس، حجم درس و تسلط قبلي خود بر آن، اين عدد راکمی بالا و پايين كند، مثلاً ممكن است 2 ساعت ادبيات بخواند. 1 ساعت معارف( به جاي 5/1- 5/1 مساوي!) خوب، راهنمايي ديگر بس است؛ بقيهي كاررا خودتان بكنيد!]
- خسته نباشي
حالا براي استراحت هم كه شده، به اندازهي يك پاراگراف من نمينويسم و توهم به اندازهي يك پاراگراف چيزي نخوان و استحرات كن بعدش بيا صفحهي بعد يك مطلب كوچك و مهم ديگر مانده، آن را كه گفتم، قرار ميگذاريم براي هفته بعد.
- بيمقدمه ميرويم سر اصل مطلب ؛ تا اين جا تقسيم ساعات مطالعه بين دروس را هم انجام دادي. يعني سهم هر درس هم، معلوم شده است. حالا نوبت به اين ميرسد كه اين ساعتهاي تكه تكه را بين روزهاي مختلف پخش كني. به همين سادگي!يعني اين كه از همين حالا تعيين كني كه مثلاً ساعت فيزيك را درچه روز يا روزهايي و در چه ساعتي از هر روز ميخواهي مطالعه كني. براي تمام درسها بايد تعيين شود كه چه روز و چه ساعتي را به مطالعه آن اختصاص خواهد داد. در جاي خالي زير،همين حالا مقدار ساعت مطالعهي هر درس را بين روزهاي هفته تقسيم كن. مثلاً اگر قرار است در هفتهي بعد 2 ساعت ادبيات مطالعه كني بنويس: 3 شنبه 18- 16 ادبيات پس با اين حساب مقدار مطالعهي هر درس و روز انجام آن در جدول ثبت هفتهاي كه پيش رو داري، تا جايي كه مقدور است بايد شبيه مقدار ساعتهاي شود كه در بالا برنامهريزي كردهاي. چرا؟ ما براي هفتهي بعدت، يك جدول دقيقتر از اين برايت گذاشتهايم كه كارآيي بالاتري دارد. اسمش را هم گذاشتهايم: «جدول پيشبيني »
( پس آماده سفر باش !)
سعید غیاثوند | مشاور و برنامه ریز کنکور
موفق باشيد